سینمای مستقل ایران، زادهی تحولاتی است که ریشه در تاریخ اولیهی سینما دارد؛ اما شکل امروزی خود را در دهههای 50 و 60 میلادی با جنبشهایی چون موج نوی فرانسه و سینمای مستقل آمریکا پیدا کرد. کارگردانانی چون گدار، تروفو، کاساوتیس و جارموش، با رویکردی نوآورانه و بدون پشتوانه مالی قدرتمند کمپانیهای بزرگ، انقلابی در سینما به پا کردند. آنها با منابع محدود، آثاری خلق کردند که هنوز پس از گذشت دههها، در زمره بهترینهای جهان قرار دارند. ظهور جشنوارههایی مانند ساندنس و پلتفرمهای دیجیتال، در سالهای اخیر به رشد چشمگیر سینمای مستقل جهانی کمک شایانی کرده و بازار فروش قابل توجهی برای آن ایجاد نموده است.
در ایران، سینمای مستقل علیرغم محدودیتهای مالی، سیاسی و اجتماعی، نقشی اساسی در روایت داستانهایی دارد که در سینمای تجاری جایی ندارند. فیلمسازان مستقل ایرانی، با کمترین امکانات و بودجه، و با تکیه بر خلاقیت و تمرکز بر مسائل اجتماعی و انسانی، آثاری تاثیرگذار خلق کردهاند. اسامی چون کیارستمی و پناهی، نمادهای بارز این جریان سینمایی هستند که آثارشان جوایز بینالمللی فراوانی کسب کرده است.
اما امروزه، سینمای مستقل ایران با چالشهای جدی روبروست. افزایش هزینههای تولید، دستمزدهای بالای بازیگران و فقدان انگیزه در میان بسیاری از کارگردانان برای خلق آثار بدیع و متفاوت، از جمله این چالشهاست. اکثر فیلمسازان امروزی به دنبال ساخت فیلمهایی هستند که هم تجاری باشند و هم مورد پسند عموم قرار گیرند. ساخت فیلمهایی در سبک “کلوزآپ” یا “پرده” دیگر ریسکی است که کمتر کسی حاضر به پذیرفتنش است؛ چرا که احتمال شکست تجاری و ضررهای مالی سنگین بسیار بالاست. در نتیجه، بسیاری از کارگردانان به همکاری با کمپانیهای بزرگ روی میآورند و از ساخت آثار مستقل اجتناب میکنند.
سه فیلم “علت مرگ نامعلوم”، “برف آخر” و “عزیز” به تازگی اکران شدهاند. فیلمهایی که نشان از تلاش سه کارگردان برای ساخت فیلمی مستقل دارند. با این وجود، حمایتهای اندک و بازخورد ضعیف گیشه، نشان از وضعیت نامطلوب سینمای مستقل ایران دارد. آمار فروش این فیلمها در سامانه سمفا بسیار ناامیدکننده است. کمبود سالنهای اکران نیز بر این وضعیت وخیم دامن زده است. در حالی که فیلمهای تجاری، از سالنهای متعددی در سراسر کشور بهرهمندند، این سه فیلم مستقل، با کمبود محسوس سالن روبرو هستند.
فروش پایین این سه فیلم، زنگ خطری برای سینمای مستقل ایران است. این سینما، که زمانی مخاطبان زیادی داشت، اکنون در شرایطی بحرانی به سر میبرد. ساخت فیلمهای مستقل، بیش از هر چیز، ارضای روحیهی کمالگرایانهی فیلمساز را برآورده میکند و امیدی به بازگشت سرمایه و سود اقتصادی ندارد.