میکائیل شهرستانی از مرارت‌های تئاتر ایران پرده برداشت: ۴۴ سال کار بدون حمایت کافی

میکائیل شهرستانی، هنرمند پیشکسوت و کارگردان نمایش «ارزش‌های نسبی»، در حالی که این روزها نمایش خود را در تالار سایه مجموعه تئاترشهر روی صحنه داشت، با بیانی صریح و دلسوزانه، از وضعیت اسفبار و چالش‌های عمیق پیش روی تئاتر ایران سخن گفت. او پس از چهار دهه فعالیت بی‌وقفه در عرصه بازیگری، کارگردانی و تدریس تئاتر، از فقدان حمایت‌های لازم گلایه کرده و از "دارم تمام می‌شوم" به عنوان خلاصه‌ای از وضعیت خود و جامعه تئاتری یاد می‌کند. این اظهارات، زنگ خطری جدی برای آینده هنرهای نمایشی در کشور محسوب می‌شود.

<image>

بازخوانی «ارزش‌های نسبی» در تئاتر شهر

نمایش «ارزش‌های نسبی» به کارگردانی میکائیل شهرستانی، اثری کمدی به قلم نوئل کاورد، نگاهی نقادانه به طبقه اشراف و سنت‌های دیرینه و در حال فروپاشی دارد. شهرستانی در گفتگو با خبرنگار مهر، محتوای این نمایشنامه را فرصتی برای مواجهه شخصیت‌ها با حقیقت و فرو ریختن نقاب دروغ‌ها توصیف کرده است. او هدف از انتخاب این متن را، علاوه بر جذابیت ژانر، فراهم آوردن تجربه‌ای مناسب برای هنرجویان خود عنوان کرد. این اثر که با اجازه مهدی فیاضی‌کیا، مترجم آن، برای انطباق بیشتر با ذائقه مخاطب ایرانی و ایجاد ضرب‌آهنگی مناسب، به میزان قابل توجهی کوتاه شده است، در واقع به عنوان پایان‌نامه دوره آموزشی شاگردان میکائیل شهرستانی به روی صحنه رفت و فرصتی مغتنم برای بروز استعدادهای تازه بود.

تجربه‌ای با ارزش برای بازیگران جوان در مسیر میکائیل شهرستانی

یکی از نقاط برجسته فعالیت‌های میکائیل شهرستانی، اهتمام ویژه او به پرورش نسل‌های جدید بازیگران است. او در روند کارگردانی نمایش «ارزش‌های نسبی»، تأکید فراوانی بر جزئیات داشت؛ از یک حرکت دست تا نحوه نشست و برخاست و حتی نگاه بازیگر. این رویکرد رئالیستی، در کنار تمرینات فشرده و طولانی‌مدت – نزدیک به یک سال و گاهی روزانه – با هدف روشن‌سازی ابعاد اکت و اندازه بازی برای هنرجویان صورت پذیرفت. نتیجه این تلاش بی‌وقفه، حضور موفق گروهی از بازیگران جوان و آینده‌دار بر صحنه بود که با هدایت دقیق این استاد پیشکسوت، آموزه‌های خود را به بهترین شکل ممکن به نمایش گذاشتند. گروه بازیگران این نمایش شامل:

امیرحسین جمشیدی، علی اکبر زینلی، نسا بامداد، فاطمه سادات خاتمی، منصوره هروی

الهه سادات خاتمی، رعنا صفاری سیاهکلی، ابوالفضل برقی، رامین غلامی، رضا امانی

علی مزینی، میترا همایونفر، نرگس شاه چراغی، امیرحسین رفیعی، حامد رحمان پور

درسای سبحه، فاطمه امیرجان، پدرام کوهی و محمدرضا محبی

فریاد میکائیل شهرستانی از بی‌مهری متولیان تئاتر ایران

گلایه‌های میکائیل شهرستانی، تنها به مسائل هنری محدود نمی‌شود، بلکه به عمق مشکلات ساختاری تئاتر در ایران اشاره دارد. او با ۴۴ سال سابقه کار هنری و بیش از ۳۰ سال تدریس، به صراحت اعلام کرده است که هیچ‌گاه از حمایت مالی قابل توجهی برخوردار نبوده است. کمک‌هزینه‌های ناچیز و دیرهنگام، وعده‌های بی‌عمل مسئولان و بار سنگین تامین هزینه‌های تولید و پرداخت دستمزد طراحان و بازیگران، همواره بر دوش خود او بوده است. این هنرمند پیشکسوت، این وضعیت را "سخت و طاقت‌فرسا" توصیف کرده و با اظهار یأس، پرسیده است که تا چه زمانی می‌تواند این مسیر را ادامه دهد. وضعیت تئاتر، به گفته او، "وخیم و ناهنجار" است و تنها امیدش، حضور مخاطبان نجیب و شور و اشتیاق جوانانی است که به امید بازیگر شدن نزد او می‌آیند. این سخنان، به روشنی عمق زخم‌های تئاتر ایران و هنرمندان مستقل آن را نشان می‌دهد.

ریشه‌های چالش‌های تئاتر در ایران: نگاهی عمیق‌تر

اظهارات میکائیل شهرستانی، بیش از یک گلایه شخصی، آینه‌ای تمام‌نما از چالش‌های ساختاری و ریشه‌دار در حوزه تئاتر ایران است. بررسی این چالش‌ها نشان می‌دهد که مشکلات فراتر از کاستی‌های موردی است و به ابعاد کلان‌تری بازمی‌گردد:

  • مشکلات اقتصادی و حمایتی:

بودجه ناکافی: سهم تئاتر از بودجه‌های فرهنگی کشور ناچیز است و این امر به ضعف زیرساخت‌ها، عدم توانایی در جذب مخاطب گسترده و عدم امکان پرداخت دستمزدهای عادلانه منجر می‌شود.

فقدان اسپانسرینگ قوی: برخلاف بسیاری از کشورهای توسعه‌یافته، بخش خصوصی و صنایع در ایران کمتر تمایلی به حمایت از تئاتر دارند که این موضوع به عدم وجود مشوق‌های مالی و فرهنگی مناسب بازمی‌گردد.

  • چالش‌های زیرساختی و مدیریتی:

فضاهای نمایشی محدود و نامناسب: تعداد سالن‌های تئاتر مدرن و مجهز کم است و بسیاری از فضاهای موجود نیز نیاز به بازسازی و تجهیز دارند.

بروکراسی و قوانین دست و پا گیر: فرآیندهای اخذ مجوز و تولید نمایش‌ها گاهی بسیار پیچیده و زمان‌بر است که انگیزه هنرمندان را کاهش می‌دهد.

تغییرات مدیریتی و سیاست‌گذاری‌های ناپایدار: نبود یک استراتژی بلندمدت و باثبات برای تئاتر کشور، باعث می‌شود هر مدیر جدیدی با رویکردی متفاوت، فعالیت‌ها را از نو آغاز کند و این امر به عدم پیشرفت پایدار منجر می‌شود.

این عوامل دست به دست هم داده‌اند تا هنرمندانی چون میکائیل شهرستانی، با وجود سال‌ها تجربه و تعهد، خود را در آستانه "تمام شدن" ببینند و آینده‌ای مبهم را برای تئاتر ایران متصور باشند. ضرورت بازنگری جدی در سیاست‌ها و سازوکارهای حمایتی از این هنر والا، بیش از پیش احساس می‌شود.

مجله تحلیلی خبری تدبیرگران


مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *