در پروندهای تکاندهنده که در ابتدا به قصاص یک زن جوان به اتهام قتل همسرش منتهی شده بود، خواندن وصیتنامهای غیرمنتظره مسیر سرنوشت را دگرگون کرد. پدر و مادر شوهر، پس از سالها بیتابی و اصرار بر اجرای حکم، با شرطی معنوی و انسانی به بخشش عروس خود رضایت دادند و او را از یک قدمی چوبه دار رهایی بخشیدند. این رویداد، که بار دیگر قدرت گذشت و تأثیر وصایای معنوی را به نمایش گذاشت، در محافل حقوقی و اجتماعی بازتاب گستردهای یافته است.
از نزاع خانوادگی تا اتهام قتل: روایت عروس از لحظه جنایت
ماجرا به اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۰ بازمیگردد؛ زمانی که یک زن جوان با مرکز فوریتهای پلیسی تماس گرفت و هراسان اعلام کرد که "ناخواسته همسرش را کشته است." تیم جنایی با حضور در طبقه بیستم یک برج، با صحنه تلخی مواجه شدند. زن جوان در تشریح اتفاق، با چشمانی اشکبار، اظهار داشت که زندگی عاشقانه و خوبی با همسرش داشتهاند، اما مشکلات مالی ناشی از کلاهبرداری شریک همسرش، آرامش آنها را به هم زده بود.
به گفته وی، در روز حادثه، بازگشت یک چک دیگر به نام همسرش، او را به شدت عصبانی کرده بود. زن به همسرش یادآوری میکند که قبلاً در مورد شریک او هشدار داده بود، که این حرفها خشم مرد را بیشتر میکند. مشاجره بالا میگیرد و زمانی که مرد قصد خفه کردن همسرش را داشته، زن برای دفاع از خود، مجسمه برنزی کنار دستش را برداشته و به سر همسرش میکوبد. این ضربه ناخواسته، به مرگ مرد جوان منجر میشود و او را در جایگاه متهم به قتل قرار میدهد.
[

وصیتنامه نجاتبخش: ناگفتههایی که به آزادی عروس منجر شد
با تکمیل تحقیقات قضایی، زن جوان در دادگاه کیفری محاکمه و به قصاص محکوم شد. حکم در دیوان عالی کشور نیز تأیید و پرونده برای اجرا به دادسرا ارجاع شد. در طول جلسات متعدد صلح و سازش، والدین مقتول به هیچ عنوان حاضر به بخشش عروس خود و گذشت از خون فرزندشان نبودند. ناامیدی بر همه سایه افکنده بود تا اینکه در آخرین جلسه، زن جوان درخواست عجیبی را مطرح کرد: "از قضات میخواهم که وصیتنامه همسرم را برایم بخوانید."
این درخواست، که با تعجب همگان همراه بود، پرده از حقیقتی مهم برداشت. زن توضیح داد که همسرش در دوران همهگیری کرونا، به دلیل وخامت حالش و تصور اینکه از بیماری جان سالم به در نخواهد برد، وصیتنامهای نوشته و از او خواسته بود پس از مرگش آن را باز کند. اما به دلیل درگیر شدن خودش در این حادثه و بازداشت، فرصت خواندن آن را پیدا نکرده بود. با دستور قاضی اجرای احکام، وصیتنامه مرد جوان در حضور خانواده و همسرش باز و خوانده شد. در این وصیتنامه، مرد جوان ضمن تعیین تکلیف یک سوم اموالش برای امور خیریه و مراسم سوگواری، به طرز ویژهای از همسرش بابت مراقبتهای فداکارانهاش در دوران بیماری کرونا، قدردانی کرده و یک سوم دیگر از اموال خود را نیز به صورت قانونی به نام وی کرده بود.
بخشش عروس با شرط نیکوکارانه: از قصاص تا فراهم کردن جهیزیه
والدین مقتول که با خوانده شدن وصیتنامه، از رضایت و قدردانی پسرشان نسبت به همسرش آگاه شدند، تحت تأثیر قرار گرفتند. این وصیتنامه، که گویی صدای پسرشان از دنیای دیگر بود، دل آنها را نرم کرد. آنها در یک حرکت معنوی و با یک شرط انسانی، اعلام کردند که از قصاص عروس خود صرف نظر میکنند. شرط آنها برای بخشش عروس، نه درخواست دیه یا مبلغی کلان، بلکه عملی خیرخواهانه و معنوی بود:
عروس زندانی باید به نیت پنج تن آل عبا، برای 5 عروس نیازمند، جهیزیه تهیه کند.
این بخشش عروس به حرمت حضرت فاطمه (س) انجام میشود.
این شرط، نمادی از گذشت و نیکوکاری در جامعه ایرانی بود که با استقبال زن جوان مواجه شد. او با قبول این شرط، به زودی از زندان آزاد خواهد شد و فرصتی دوباره برای زندگی و جبران خطای ناخواستهاش خواهد یافت.
ابعاد حقوقی و اجتماعی پرونده: درسهایی از یک سرنوشت
این پرونده، فراتر از یک خبر حوادث ساده، دارای ابعاد حقوقی و اجتماعی عمیقی است که تأملبرانگیز است:
تأثیر وصیت در پروندههای قصاص: در حقوق ایران، حق قصاص به اولیای دم تعلق دارد و معمولاً با پرداخت دیه یا گذشت محض، این حق ساقط میشود. اما در این مورد، وصیتنامه متوفی که حاوی ابراز محبت و قدردانی از همسرش بود، نقش کلیدی در تغییر نظر اولیای دم ایفا کرد و به جای دیه، شرطی معنوی را جایگزین نمود. این موضوع نشان میدهد که ملاحظات اخلاقی و عاطفی میتواند حتی بر جنبههای قانونی سختگیرانه نیز تأثیر بگذارد.
جایگاه سنتهای نیکوکارانه در گذشت: تبدیل حکم قصاص به انجام عملی خیرخواهانه، یعنی تهیه جهیزیه برای نیازمندان به نیت آل عبا، نشاندهنده عمق باورهای دینی و فرهنگی در جامعه ایران است. اینگونه شروط، نه تنها به نفع فرد محکوم و خانوادهها تمام میشود، بلکه به نفع جامعه نیز بوده و فرهنگ ایثار و نیکوکاری را ترویج میکند.
در نهایت، پرونده بخشش عروس با وساطت یک وصیتنامه و با شرطی نیکوکارانه به پایانی امیدوارکننده رسید؛ پایانی که نه تنها یک زندگی را نجات داد، بلکه پیامی قدرتمند از گذشت، انسانیت و تأثیر ناگفتههای یک زندگی را به ارمغان آورد.
مطالب مرتبط
- تئاتر اصفهان در مسیر اوج؛ «فروشکست» و «آن روی سگش» راهی جشنواره فجر میشوند
- شهر بنک آماده میزبانی مراسم باشکوه پیادهروی رهروان فاطمی است
- المپیاد ورزشی بانوان وزارت بهداشت، ۲۷۰۰ بانوی سلامت را در بزرگترین گردهمایی ورزشی کشور گرد هم آورد
- شهر بنک آماده میزبانی مراسم باشکوه پیادهروی رهروان فاطمی است

علی رستگار، دانشآموخته رشته خبرنگاری سیاسی – اقتصادی از دانشکده خبر است. او فعالیت حرفهای خود را در عرصه رسانه از سال ۱۳۸۹ به طور رسمی آغاز کرد و در طول سالها با چندین خبرگزاری و نشریه همکاری داشته است.